فعالیت برای راه‌اندازی دوسالانه ونیز[۱] از سال ۱۸۹۳ میلادی با تأسیس مؤسسه فرهنگی برگزارکننده آغاز، و با برگزاری نخستین دوسالانه هنر ونیز که به «مادر همه دوسالانه‌ها» شهرت دارد، در سال ۱۸۹۵ میلادی به نتیجه رسید.

فعالیت برای راه‌اندازی دوسالانه ونیز[۱] از سال ۱۸۹۳ میلادی با تأسیس مؤسسه فرهنگی برگزارکننده آغاز، و با برگزاری نخستین دوسالانه هنر ونیز که به «مادر همه دوسالانه‌ها» شهرت دارد، در سال ۱۸۹۵ میلادی به نتیجه رسید.

پس از گذشت حدود نیم قرن، در دوره حکومت فاشیست‌ها[۲] بر ایتالیا و در راستای سیاست‌های فرهنگی آنان، دوسالانه‌های موسیقی، سینما و نمایش صحنه‌ای (تئاتر) نیز به ترتیب در سال‌های ۱۹۳۰، ۱۹۳۲ و ۱۹۳۴ میلادی آغاز به فعالیت نمود و نیم قرن بعد، برگزاری دوسالانه معماری (۱۹۸۰ م.) و دو دهه بعد، دوسالانه حرکات موزون (۱۹۹۹ م.) نیز آغاز شد.

به استثنای سال‌های ۱۹۱۶ـ۱۹۱۸ و ۱۹۴۲ـ۱۹۴۸ میلادی که اوج جنگ جهانی اول و دوم، موجب توقف برگزاری دوسالانه شد، ساختار این دوسالانه پیوسته تکمیل شد و رشد یافت، به گونه‌ای که از سال ۱۹۲۸ میلادی مؤسسه تاریخی هنر معاصر و مرکز اسناد دوسالانه نیز تأسیس شد و از سال ۱۹۳۰ میلادی به مرکز اسناد تاریخی هنر معاصر ارتقا یافت و در ادامه، با ارتقای ساختار مؤسسه برگزارکننده به انجمن فرهنگی دوسالانه‌های ونیز که رئیس آن برای دوره‌ای چهارساله از سوی وزارت فرهنگ ایتالیا انتخاب می‌شود و با مشارکت استانداری و شهرداری ونیز فعالیت می‌نماید، دامنه فعالیت دوسالانه به برگزاری جشنواره‌های کودک و نوجوان، فعالیت‌های تربیتی با مشارکت مراکز تحقیق، مؤسسات آموزشی، مدارس، دانشگاه‌ها و... نیز گسترش یافت.

از میان دوسالانه‌های ونیز، دوسالانه سینما با نشان شیر طلایی خود، پس از اُسکار[۳] در کنار جشنواره‌های کَن و برلین، از معتبرترین جشنواره‌های سینمایی جهان است و به واسطه حضور مستمر و موفق سینماگران ایرانی برای هنردوستان ایرانی نیز شناخته‌تر است و به علت همین حضور، نام دوسالانه موسیقی ونیز هم در سال‌های اخیر در نشریات و رسانه‌های داخلی بیشتر تکرار گردیده‌است و سرانجام، جایگاه بین‌المللی دوسالانه معماری نیز در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته‌است. با وجود این، جایگاه دوسالانه هنر ونیز در جهان بی‌بدیل است، تا آنجا که از این دوسالانه به عنوان «المپیک هنر معاصر» یاد می‌شود.

نخستین اصلاحات بنیادین در ساختار و نحوه برگزاری دوسالانه هنر ونیز از سال ۱۹۸۸ میلادی با افزایش مشارکت بین‌المللی آغاز شد. سپس در نخستین دوره ریاست «پائولو باراتا»[۴] بر انجمن فرهنگی دوسالانه‌های ونیز (۱۹۹۸ـ۲۰۰۱ م.)، بار دیگر در سال ۱۹۹۹ اصلاحات بنیادینی در ساختار و نحوه برگزاری این دوسالانه اِعمال شد و در نتیجه آن، در پایان نخستین دوره ریاست «باراتا»[۵]، تعداد کشورهای شرکت‌کننده در این دوسالانه برای نخستین بار به ۶۳ کشور در سال ۲۰۰۱ میلادی افزایش یافت و تعداد بازدیدکنندگان آن نیز به ۲۴۳ هزار نفر بالغ گردید.

اقبال به این دوسالانه که علاوه بر دو قطب نمایشگاهی «جاردینی»[۶] و «آرسنال»[۷] به صورت پراکنده در فضاهای نمایشگاهی سراسر شهر ونیز برگزار می‌گردد، در ادوار بعدی نیز ادامه داشت و شمار بازدیدکنندگان آن در فاصله زمانی برگزاری پنجاهمین دوسالانه هنر (۲۰۰۳ م.) تا دور قبلی آن (۲۰۱۷ م.)، با رشدی دائم از ۲۶۰ هزار نفر به ۶۱۵ هزار نفر افزایش یافت.

علاوه بر آمار ۶۱۵ هزار بازدیدکننده، مشارکت ۱۲۰ هنرمند مستقل و برپایی فضای نمایشگاهی ۸۵ کشور مختلف، در پنجاه‌و هفتمین دوسالانه هنر ونیز در سال ۲۰۱۷ میلادی، رکوردهای جدیدی در تاریخ برگزاری دوسالانه‌ای بود که از سال ۲۰۱۳ مقر مقدس «واتیکان» نیز به جمع شرکت‌کنندگان آن پیوست و چندی است که جشنواره کودک و نوجوان و فعالیت‌های آموزشی نیز در حاشیه آن برگزار می‌شود.

برپایی فضای نمایشگاهی ۸۸ کشور که ۴ کشور از آن‌ها نخستین حضور خود را در پنجاه‌و هشتمین دوسالانه هنر ونیز تجربه می‌نمایند، خود ثبت رکورد تازه‌ای است. دوسالانه‌ای که به مدیریت «رالف روگوف»[۸]، مدیر و منتقد هنری آمریکایی، با شعار «شاید در زمانه جذابی زندگی کنی»[۹]، بیستم اردیبهشت لغایت سوم آذرماه ۱۳۹۸، با حضور ۷۹ هنرمند مستقل، ۲۱ رخداد فرهنگی جانبی، اجرای ۲ طرح هنری، بازدیدهای دانش‌آموزی و دانشجویی پرشمار با مشارکت دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی‌ـ هنری، برپایی ده‌ها کارگاه آموزشی، انتشار ۲ مجله ویژه و... برگزار می‌گردد.

سهم مشارکت ایران از ۱۲۳ سال برگزاری دوسالانه هنر ونیز، علاوه بر حضورهای انفرادی هنرمندانی نظیر «کامران دیبا»، «بهجت صدر»، و «سهراب سپهری» و نیز برپایی دو فضای نمایشگاهی از دهه ۴۰ شمسی تا پیروزی انقلاب اسلامی، هفت دوره حضور در سال‌های پس از پیروزی انقلاب بود که از سال ۲۰۰۳ میلادی با برپایی فضای نمایشگاهی از آثار «بهروز دارش»، «حسین خسروجردی» و «احمد نادعلیان» آغاز گردیده‌است و با نمایش آثار «بیتا فیاضی آزاد» و «ماندانا مقدم» در سال ۲۰۰۵ میلادی ادامه یافت و سرانجام، در سال ۲۰۰۷ میلادی متوقف گردید.

برپایی مجدد فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران در این دوسالانه به سال ۲۰۰۹ میلادی و نمایش آثار «ایرج اسکندری»، «صداقت جباری» و «حمیدرضا آویشی» بازمی‌گردد که در سال ۲۰۱۱ میلادی با نمایش آثار «محمد مهدی و منیر قان‌بیگی»، «محسن راستانی» و «مرتضی دره‌باغی» استمرار یافت و دوباره در سال ۲۰۱۳ میلادی متوقف شد.

برپایی فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران در پنجاه‌و ششمین دوسالانه هنر ونیز در سال ۲۰۱۵ میلادی که در آن آثار ۵۳ هنرمند از جمهوری اسلامی ایران و کشورهای همسایه با عنوان «بازی بزرگ»[۱۰]  به نمایش گذاشته شده بود و نام «پرویز تناولی»، «فریده لاشایی»، «فرهاد مشیری»، «سارا رهبر»، «منیر شاهرودی فرمانفرماییان»، «مهرداد محب‌علی» و... در میان هنرمندان ایرانی شرکت‌کننده به چشم می‌خورد و یا اختصاص فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران در پنجاه‌و هفتمین دوسالانه هنر ونیز (۲۰۱۷ م.) به چیدمان «تپش: اندوخته زرین‌گداخت اندیشه» اثر «بیژن بصیری» نشان از تثبیت دیرهنگام این درک داشت که:

۱ـ دوسالانه هنر ونیز محل نمایش آثار هنر معاصر است، نه صنایع دستی، و یا نقاشی و مجسمه‌هایی که در سنّت ادبی که به آن تعلق دارند، کلاسیک محسوب می‌شوند. در باب آثار معاصر نیز این هنر چیدمان است که در مرکز توجه این دوسالانه است و ارزش هنری آن با میزان نوآوری و خلاقیتی که مصروف آن گردیده‌است، سنجیده می‌شود.

۲ـ انتصاب ادواری مدیران و منتقدان هنری برجسته از اقصی‌نقاط جهان به مدیریت هنری این دوسالانه، با هدف هم‌پوشانی نمایش جنبش‌ها، رویکردها و سلایق هنری در تنوع آن و بهره­ مندی از توان بین اندیشگانی رصد جغرافیای هنر معاصر در گستره آن انجام یافته‌است و بهره‌وری و کارکرد آن با تصدی‌گری و انحصار انتخاب و اجرا، چه از ناحیه برگزارکنندگان و چه از جانب شرکت‌کنندگان، به گونه‌ای چشمگیر کاهش خواهد یافت.

۳ـ زمانمندی، ویژگی یک اثر هنری معاصر است که در نسبت اثر با وضعیت و مسایل معاصر نمود می‌یابد و دوسالانه هر دوره با انتخاب یک پی‌رنگ که در قالب عنوان آن دوره صورت‌بندی می‌شود، فراخوانی برای شرکت آثاری است که برخلاف آثار کلاسیک یا هنر تزیینی بی‌زمان، از حیث نسبتی زمانمند با عنوان آن دوره، معاصر محسوب می‌شود و برای شرکت در آن دوره متناسب هستند. انتخاب عنوان‌هایی مانند «بازی بزرگ» یا «تپش: اندوخته زرین‌گداخت اندیشه» برای فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران نیز بر همین مبنا صورت پذیرفته‌است. اما در عین حال، ظاهراً در چشم‌انداز این درک اخیر، همچنان از اهمیت چند نکته اساسی زیر غفلت شده‌است:

الف) ورود در بازی نمایش رویکرد به یک پی‌رنگ معاصر که در آثار، چیدمان آن، متن دفترک[۱۱] و کالانمای[۱۲] فضای نمایشگاهی و یا عنوان آن نمود می‌یابد، به‌ویژه در باب یک فضای نمایشگاهی ملّی، با پشتیبان یا کمیسیونر و مدیر هنری وابسته به یک نهاد دولتی یا نیمه‌دولتی، از منظر دیپلماسی فرهنگی، انتخاب حساسی است که عملکرد سنجیده‌ای را می‌طلبد. این حساسیت، به‌ویژه از آن روست که در دوسالانه هنر ونیز، حاصل این انتخاب برای کارشناسان و منتقدان هنری به نمایش گذاشته می‌شود که نشانگان و رمزگان غیر مشهود برای عوام در یک اثر را به‌وضوح رؤیتِ یک شکستگی یا تومور در تصویر پرتونگاری برای یک پزشک متخصص می‌بینند.

مطابق آنچه گذشت، به‌رغم اینکه انتخاب عنوان «بازی بزرگ»[۱۳] برای فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران از سوی برگزارکننده غیر دولتی در دوسالانه‌ای که عنوان اصلی آن «تمامی آینده‌های جهان» بود، نمایش هوشمندانه‌ای از نافرجامی یکی از این فرجام‌های ازپیش‌نوشته محسوب می‌شد، اما پیام ضد ایرانی این فضای نمایشگاهی متشکل از آثار ۵۳ هنرمند از جمهوری اسلامی ایران و همسایگان آن، هم‌زمان با بالا گرفتن اتهام قصد ایران برای احیای امپراتوری ایرانی و تکذیب رسمی آن، اگر نه مغرضانه، اما انتخاب چندان هوشمندانه‌ای به نظر نمی‌رسید. تردید مشابهی در باب هوشمندانه بودن نمایش چیدمان «تپش: اندوخته زرین‌گداخت اندیشه» در دوسالانه سال ۲۰۱۷ میلادی با پی‌رنگ «زنده باد هنر زنده» وجود دارد که محتوای آن به شبح یا به غبار طوفان‌های تاریخ پیوسته نگهبانان عصر زرینی شبیه بود که گویی برای نبردی قریب‌الوقوع، پیکرهاشان بار دیگر از اعماق تاریخ شکل و جان می‌گیرد تا مؤید اتهامات رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران به جنگ‌افروزی در منطقه و خواست جنگ با رقبای منطقه‌ای‌اش باشند.

ب) از نقطه‌نظر فنّی متخصصان، فضاهای نمایشگاهی ملّی و نیز روند و نحوه حضور در دوسالانه هنر ونیز با تمام جزئیات و ظرایف آن، نمای (ویترین) سازمان هنر یک کشور در عرصه تجارت فرهنگی، از نظر کیفیت سازوکارهای گمرکی و بانکی، حمل و نقل آثار هنری و امنیت و بیمه آن، معماری، چیدمان، نورپردازی و دیگر جوانب فنی اجرا، گرافیک و صنعت چاپ دفترک و کالانماها، رشد نقد هنری در انتخاب آثار و نوشتن متن دفترک و کالانماها و... نیز می‌باشد که بر این مبنا، در کنار دیگر نواقص، به عنوان نمونه در جریان بودن روند چیدمان آثار در فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۵ میلادی، هم‌زمان با آیین گشایش این فضا، محصول درخور عرضه‌ای در نمای (ویترین) جهانی تجارت فرهنگی محسوب نمی‌شود.

جمهوری اسلامی ایران در پنجاه‌و هشتمین دوسالانه هنر ونیز، نهمین حضور خود را در شرایطی تجربه می‌کند که برای نخستین بار است که سه دوره متوالی در این دوسالانه حضور یافته‌است و این امر می‌تواند امیدبخش درک جایگاه بین‌المللی این دوسالانه و اهمیت حضور در آن باشد.

هیئت نهایی انتخاب آثار به نمایش گذاشته‌شده در این دوسالانه، متشکل از «فرح اصولی (هنرمند)»، «حسن سلطانی» و «محسن سلیمانی» (رئیس و استاد دانشگاه هنر تهران)، «امیر سقراطی» (پژوهشگر و منتقد هنری)، «علی بختیاری» (کارشناس هنری)، «احسان آقایی» (رئیس موزه هنرهای معاصر تهران)، و «هادی مظفری» (مدیر کلّ هنرهای تجسمی و دلال و واسطه (کمیسیونر) فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران در این دوسالانه) بوده‌است.

سرانجام، این هیئت چیدمانِ «زندگی» از رضا لواسانی، «شبح صلب خاطره» از سمیرا خان‌علی‌زاده و «شاهد آواز» از علی میرعظیمی را برای نمایش برگزیدند که چیدمان‌های هنری معاصر هستند و به لحاظ مفهومی نیز با پی‌رنگ این دوسالانه بی‌ارتباط نبودند.

این آثار با پشتیبانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بانک آینده از سوی مرکز توسعه هنرهای تجسمی، در فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران واقع در مرکز تاریخی شهر ونیز (میدان سَن مارکو)[۱۴]به نمایش گذاشته شده‌اند و «هادی مظفری»، مدیرکلّ هنرهای تجسمی، واسطه (کمیسیونر) و «رضا عابدینی»، طراح گرافیک آن بوده‌است.

عنوان فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران در این دوسالانه، «از بودن و سرودن» است که از محمدرضا شفیعی کدکنی به عاریت گرفته شده‌است و در نگاه نخست، با پی‌رنگ «شاید در زمانه جذابی زندگی کنی» متناسب می‌نماید.

اگرچه در این فضای نمایشگاهی، روایت زندگی از چشم‌انداز غیاب آن و بازگشت‌ناپذیری آن، از تصلب مرگ، از زندگی و جذابیت آن جز شبح و خاطره‌ای از گذشته باقی نگذاشته‌است که هرگز از مرزهای مرگ خود، جایی در گذشته باز نخواهد گشت و از چنین بودنی که بگذریم، اگر سرودنی هم هست، باز در غیاب خود تنها شاهد آواز است و این همه با عنوان‌های رسمی دولت امید و اقتصاد مقاومتی ناهمخوان می‌باشد و جای تردید است که سراینده بودن چندان امیدوارانه باشد. اما مقایسه حضور جمهوری اسلامی ایران در این دوسالانه، در قیاس با حضورهای پیشین، از جوانب مختلف و در کلیت خود گواه پیشرفت‌هایی است که به شرط تثبیت می‌تواند به ارتقای سطح حضورهای آتی انجامد.

برای ارتقای سطح این حضور در ادوار آتی، توجه به نکات ذیل می‌تواند خالی از فایده نباشد:

۱ـ به گواهی آمار، فضاهای نمایشگاهی دو قطب «جاردینی» و «آرسنال» نظر به تمرکز، بیشتر مورد بازدید قرار می‌گیرند. اگرچه فضاهای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران که همیشه خارج از این دو قطب بوده، در سفر از حاشیه به مرکز تاریخی شهر، مسافت درخور اعتنایی را پیموده‌است، اما ورود به یکی از این دو قطب می‌تواند شمار مخاطبان فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران را به نحو چشمگیری افزایش دهد.

۲ـ برای یک بار ورود به دو قطب نمایشگاهی مذکور، به طور معمول ورودی بالغ بر ۲۰ یورو دریافت می‌گردد که پرداخت‌کنندگان آن غالباً مخاطبان خاص هنر و در رأس آن‌ها، دانشجویان و اساتید رشته‌های هنری، هنرمندان، منتقدان، کارشناسان و مدیران هنری، مجموعه‌داران و... هستند. برپایی فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران در یکی از این دو قطب نمایشگاهی، علاوه بر افزایش کمّی مخاطبان، می‌تواند افزایش سطح کیفی ایشان را نیز به همراه داشته باشد و از منظر تجارت فرهنگی، بازدید این دسته از مخاطبان کیفی است که می‌تواند در عمل، نتیجه‌ای به همراه داشته باشد.

۳ـ غالباً در سال‌های اخیر، فضاهای نمایشگاهی ملّی با پی‌رنگ واحد، حتّی اگر چیدمان آن از سوی گروهی از هنرمندان انجام یافته باشد، در قیاس با فضاهای نمایشگاهی که مجموعه‌ای از چیدمان‌های مستقل هنرمندان مختلف را گرد آورده، برای انتخاب به عنوان فضای نمایشگاهی برگزیده اقبال بیشتری داشته‌اند.

در پایان، شایان ذکر است که از چیدمان «ناتاشا صدر حقیقیان» (با اسم مستعار«ناتاشا سودرـ هاپلمن»)[۱۵] در فضای نمایشگاهی آلمان که بگذریم، در حاشیه برگزاری پنجاه‌و هشتمین دوسالانه هنر ونیز، علاوه بر فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران، مؤسسه غیرانتفاعی «پروزال یونیت»[۱۶] لندن به مدیریت «زیبا اردلان» نیز آثاری از هنرمندان ایرانی، مانند «کامران یوسف‌زاده»، «فریده لاشایی»، «کوشا نوابی»، «مرتضی احمدوند»، «نازگل انصاری‌نیا»، «سیا ارمجانی»، «میترا فراهانی»، «سهند حسامیان» و «نوید نور» را با همکاری بنیاد میراث فرهنگی ایران در بریتانیا، جامعه ایران و بنیاد «محمد افخمی»، در نمایشگاهی با عنوان «اخگر تویی»[۱۷] در هنرستان عالی (کنسرواتوار) موسیقی «بندتو مارچلو»[۱۸] شهر ونیز به نمایش گذاشته‌است و یا «ژانت رادی»[۱۹] مجموعه‌دار، دو تندیس استیل از «مسعود اخوان جم» را به باغ «مارینارِسّا»[۲۰] آورده‌است و سرانجام، «بیژن بصیری» که دو سال پیش نماینده جمهوری اسلامی ایران در این دوسالانه بود، با یک تندیس برنزی دَه متری در ونیز حاضر است، تا همگی به حامیان دولتی فضای نمایشگاهی جمهوری اسلامی ایران یادآوری نمایند که بخش خصوصی شانه‌به‌شانه ایشان برای معرفی هنر معاصر ایران از چشم‌اندازی دیگر، در این دوسالانه حضور دارد و بخش دولتی اگر نجنبد، در این قافله از بخش خصوصی جا خواهد ماند!

منابع:

https://www.labienale.org

https://it.wikipedia.org/wiki/Biennale_di_Venezia

http://www.exibart.com


[۱] Bienale Venezia

[۲]Fascist

[۳]Academy Awards(Oscar))  

[۴] Paolo Baratta

[۵] Paolo Baratta از سال ۲۰۰۸ م. تا کنون، بار دیگر؛ و برای چند دوره متوالی، ریاست دوسالانه‌های ونیز را برعهده گرفته است.

[۶] Giardini

[۷] Arsenal

[۸] Ralph Rugoff

[۹] May you live in interesting times

[۱۰] The Grate Game

[۱۱] Brochure

[۱۲] Catalogue

[۱۳] در فرهنگ اصطلاحات علوم سیاسی، این اصطلاح به رقابت‌های سیاسی و نظامی دو امپراطوری روسیه تزاری و بریتانیا در آسیای مرکزی اشاره دارد.

[۱۴] San Marco

[۱۵] Natascha Süder Happelmann

[۱۶] Prosal Unit

[۱۷] The spark is you

[۱۸] Benedetto Marcello

[۱۹] Janet Rady

[۲۰] Marinaressa

کد خبر 437

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =